سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«خداوند کسی را که نافرمانی اش کند، دوست نمی دارد» . آن گاه حضرت این شعر را برخواند : خدا را می کنی و باز اظهار دوستی او را می نمایی ؟! [محمّد ابی عمیر - کسی که خود از امام صادق علیه السلام شنیده بود برایم نقل کرد که ایشان می فرمود]
دست نوشته های عمومی من
 
دو پیام زیبا

سلام .
خوبید؟من که حالم نه خوبه ، نه بد ، می دونم دردم چیه و دوای درمونم چی ، اما نمی تونم دوام رو تهیه کنم...بگذریم...
راستش می خواستم در مورد جریان یکی از سربازهای توی اداره چیزی با عنوان دلبستگی بنویسم اما به دلایلی این امر رو  کمی به تعویق می اندازم ، اما کاری که تصمیم گرفتم  در حال حاضر انجام بدهم  ضمن تشکر از تمام کسانی که تابحال نظر گذاشتن و  من ازشون خیلی ممنونم ،حذف قسمت نظر سنجی در وبلاگ هست ، آخه وقتی که نظر سازنده نمی آد و نقدی هم در کار نباشه پس بهتر که قسمت نظر سنجی هم نباشه تا آدم دیگه هر از گاهی به این  دلیل دیگه اینجا نیاد و به قولی این وبلاگ به قول دکتر صفحه ی سایه ی آدم باشه ، شاید سایه در عین گنگ بودنش خیلی چیزها رو به آدم بگه و مفیدتر از کسانی باشه که فقط می آن و می رن ، پس تا نمی دونم کی ! نظر سنجی کنسل  و اگه دوستی واقعا طلبه ی گفتن و ذکر نکته ای شد آی دی در دسترس هست و می تونه پی ام بگذاره ...
و اما در این پست سرمای زیادی بیرجند و حال و هوای خودم به  طور غیر مترقبه ایجاب کرد 2 تا پیام  از دو یار  اوج بگذارم اینجا که یکیش باب این شبهاست (گرچه بعضی ها خوندنش ) و دیگریش که جدیدتره حال و هوایی بهم داد که حیفم اومد اینجا نگذارمش.(در ضمن کپی برداری ممنوع!) 
پیام اول ...
سلام،خوبی؟هر جا هستی یه نگاه به آسمون بنداز،
ماه رو می بینی ،واقعاً قشنگه!
من مثل صورتی می بینمش که داره بهم لبخند می زنه!   

(ف.آ)

پیام دوم...
امشب زمستان دارد خودی نشان می دهد،
گوشه ی یک شمشاد تکیه زده ام و از خدا روزی حلال می طلبم،
دوستم هانیه دلهای مردم را گرم می کند ، آخر او باقله گرمک می فروشد ،
مردم دارندمی رقصند ،من هم می خندم،
به خودم،به تو،
لپهای گل انداخته ام و چند مشتری خوب.
(ا.پ)

در شبهای مهتابی زمستان دلهایتان به گرمیه خورشید.
خدانگهدار
 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط mr good 87/10/22:: 8:6 عصر     |     () نظر
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها