سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تندخویى گونه‏اى دیوانگى است ، چرا که تندخو پشیمان شود و اگر پشیمان نشد دیوانگى او استوار بود . [نهج البلاغه]
دست نوشته های عمومی من
 
خداحافظ تا ...

سلام.بالاخره وقت رفتن فرا رسید و من از فردا صبح رسما یه سربازم.
امیدوارم توی این مدتی که با هم بودیم بهتون خوش گذشته باشه،به ما که خیلی خوش گذشت،حتی اون وقتهایی که هیچ نظری داده نشد و من تنها احساس می کردم که دارم برای دیوار حرفهام رو می گم و شاید البته برای خود خودم، بهر حال متشکرم،و البته از تمام دوستانی هم که نظر دادن و جوابی نشنیدن معذرت می خواهم و ازشون واقعا ممنونم.
ادامه ی کار وبلاگ هم به شرایط بستگی داره ، به اینکه توی سربازی (فعلا آموزشی) چی بشه ، یا چی نشه!
دوران سربازی هم واسه ی خودش دنیائیه که باید برم و ببینم  .
اگه قسمت بود باز هم در کنارتون هستم(با نوشتن خاطرات سربازی و ... ) وگر نه که .... اگه بار گران بودیم و رفتیم ، اگر نا مهربان بودیم ورفتیم .
دیگه اینکه مرسی از همه ، پیر و جووون ، دختر و پسر ، تحصیل کرده و نکرده ، دوست و آشنا و غریبه، کلیه ی دست اندرکاران پارسی بلاگ ، کلیه ی گلچین کنندگان پارسی بلاگ که توی این مدت ، مخصوصا این اواخر ، با منتخب کردن مطالب این وبلاگ به من انگیزه ی بیشتر می دادن ممنونم و امیدوارم بتونم در صورت برگشت به اینجا خدمتی هر چند کوچک به پربارتر کردن دنیای مجازی ایرانیان بنمایم.
و از همین جا به خاطر تمام گفته هائی که شاید نباید گفته می شد و گفتم و نیز نوشته هایی که نباید نوشته می شد و نوشتم و حرفهایی که باید می گفتم و نگفتم از همگی عذر می خواهم و امیدوارم  ببخشائید و حلال کنید.
دیگه دیگه اینکه امیدوارم همگیتون توی زندگیتون شاد و خوش و خرم باشید و اگه مشکلی واستون پیش اومد فقط بدونید :((این نیز بگذرد.)) و این جمله رو همیشه مد نظر داشته باشید که :(( هر گاه دیدید که در مسیر زندگی مشکلی ندارید یقین بدونید دارید مسیر رو اشتباهی می رید.))
روزگارانتان شاد و خوش و خرم .

مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
عشق هم در دل ما، سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم
گیسویت تعزیتی از رویا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنجیر است
زخم من تشنه‌تر از شمشیر است
مستم ازجام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
عشق تو پشت جنون محو شده
هوشیاری است، مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
تو و تنهایی و چشم سیاه
از من تازه مسلمان بگذر
بگذر از سر پیمان، بگذر
دِین دیوانه به دین، عشق تو شد
جاده‌ی شک به یقین عشق تو شد
مستم ازجام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی...

مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

khode khodam
در ضمن هر کی هر نظری داره خصوصی بذاره چون دوست دارم نظرات این پست رو خصوصی بخونم.
دیگه اینکه خدانگهدار تا ...
 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط mr good 87/4/1:: 8:25 صبح     |     () نظر
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها