سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از نافرمانى خدا در نهانها بپرهیزید چه آن که بیننده است هم او داورى کننده است . [نهج البلاغه]
دست نوشته های عمومی من
 
خداحافظ ای سرزمین من

سلام.

خداحافظ ای سرزمین دیگر من  .

چند صباحی در این وادی با هم بودیم، حتماً دانستی که آن اوخر کمتر می دیدم ، جالب است که بخواهی از چیزی بنویسی و نشود ، هنوز تا آزادی بسیار فاصله دارم .

هر چه کردم که بیایم نشد، می روم،تو را  با تمام شادی و غم هایت رها می کنم و به سرزمینی دیگر خواهم رفت ، نمی دانم باز خواهم گشت یا نه ، اما می دانم که عشقی که در روح توست مرا همواره زنده خواهد گذاشت ، می دانم که شاید دیگر هیچ جا همچون تویی نشود اما به امید جای بهتر تو را رها خواهم کرد،زیرا که آدمی به امید و آینده نفس می کشد ، و چون امید برود زندگی خاموش شود.

پس می دانی که هستم چون امید دارم ، من هنوز زنده ام هر چند دیگر به سوی تو نیایم.
چند سالی را با هم زیستیم ،سحر،صبح ،ظهر،عصر و شب ، وقت و بی وقت با تو بودم ، رهگذران را با هم دیدیم، یکی خوشحال بود و دیگر غمناک ،نمی دانم وقتی از تو عبور می کردند چه می شدند؟! ؟

تمام خاطرات زندگی مرا به یاد داشته باش شاید بخواهی برای دیگری بگویی که هر عملی را پاداشی است و ما آنقدر در برابر عظمت او کوچک هستیم که ارزش ندارد برای آنچه که ابدی نیست اخمی کنیم چرا که چه با غم و چه با شادی من و تو باز هم زمان می گذرد و دنیا می چرخد به سمت او که باور کند او را.

آیا هنوز دلت برای بچه های کوچه امان تنگ می شود؟می دانم که خدا هنوز اینجاست ، می دانم که دخترک باقله فروش هنوز در سرما ایستاده به امید کمی فروش بیشتر ! صدای جوان پرشور به گوشم می رسد ! صدای مادر همسایه که گریه می کند برای فرزندش که چرا؟!

باران که می زند هنوز خیلی ها می خندند ، آفتاب که می درخشد زندگی رویش می کند و شب که می آید انگار ستاره ها می خواهند تا صبح برای من و تو چشمک بزنند ، آخر این زیبا نیست ؟ دیگر چه می خواهی ، می دانم که فکرت جای دیگری است اما یقیناً این خوب  است که تو هم یک ستاره داری که برایت چشمک می زند حتی اگر آنرا بخاطر غبار آسمان فعلاً نبینی که نه آسمان مقصر است که این کارش است تا وقتی که بداند تو هم می خواهی که او را ببینی .                                                            
باید از اینجا بروم ، شاید هوای جای دیگر برایم بهتر باشد ، خدا می داند که چه می شود اما من تلاشم را خواهم کرد .

می خواهم که چشمانم بازتر باشد ، به قول استادی عزیز فکرم خنثی باشد و قلبم مهیای تحلیل که این دو بتوانند با درایت راه را بگشایند.

حتماً می دانی که ممکن است مرا کجا بیابی،کمی آنسوتر !!! سرزمین کناری جایگاه چون منی است که می خواهد هوایی تازه کند، به امید روزی که تو را سربلندتر و آزادتر  ببینم که هیچ چیز زیباتر و باشکوهتر از آزادی  نیست.

به امید آنروز..... خداحافظ .

I guess this is a plan for all of us,

I have to die,twice

Just a figured it out,as in the book said,it works in a mysterious way

Some  people like it,some people not.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط mr good 88/9/24:: 2:30 صبح     |     () نظر
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها