سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! صداها فرو نشست و جنبش ها آرام گرفت و هر دوستی، با محبوب خود خلوت کرد . من نیز با تو خلوت کرده ام . تو محبوب منی . پس خلوت امشب مرا با خود، [سبب] رهایی از دوزخْ قرار ده . [امام صادق علیه السلام ـ در دعایش ـ]
دست نوشته های عمومی من
 
قسمت اول ...شروع به کار

سلام.برای این پست می خواهم چند تا موضوع رو بیان کنم  و برای منظم بودن وبلاگ این بار دو سری یادداشت می گذارم. اولیش مربوط به شروع کارمه که بعد از یک هفته از بین 4 کاری  که می تونست شروع بشه یکیشو شروع کردم.اون سه تای دیگه هم به دو تا سه  دلیل منحل شدن ، کار اول که اصلا ربطی به مدرک و تخصص و هیچی نداشت و فقط وقت پرکنک و پول جمع کنک بود بدون اینکه چیز مفیدی  رو به آدم یاد بده .کار دوم نظارت بر روی پروژه ی احداث نیروگاه برق سیکل ترکیبی x(بنا به دلایل Y و z نمی تونم اسمش رو بیارم.) بود که باید به عنوان چک کننده ی عملیات اجرای قسمتهای ابزاردقیق اونجا یه سری کارها رو انجام می دادیم،اما چرا اینکار نشد؟جواب این سوال اینه که ما به عنوان یکی از ناظرهای این کار باید ظرف 5 ماه این کارو انجام می دادیم و به طبع بنده هم که اولین تجربه ام توی این کار بود به تنهایی نمی تونستم این کارو اجرا کنم و باید به غیر از  خودم  از یک  نفر به عنوان متخصص استفاده می کردیم و یه نفر هم که به عنوان محاسبه گر باید روند کار رو چک می کرد  و کار اصلی رو اون انجام می داد. شرکت پیمانکار برای انجام این کار مبلغ 10-8 میلیون رو پیشنهاد کرده بود اما فکر می کنید رقم قانونی که باید پرداخت می شد چقدر بود؟شاید باور نکنید اما طبق قانون برای این کار باید حدود 0.01% از کل مبلغ پروژه پرداخت می شد ،مبلغ کل قراردادی این پروژه حدود 80 میلیارد تومان بود که با این حساب ما باید  مبلغ 80 میلیون  رو  مطالبه می کردیم.اما به خاطر کسب تجربه برای من و نیز بدست آوردن کار ما با مشورتهای زیاد مبلغ 30-20 میلیون تومان رو پیشنهاد دادیم (در حالی که متخصصین این کار می گفتن زیر 40 میلیون نباید بگید و اصلا نمیصرفه) . این مبلغ (پیشنهادی طرف)شاید برای من تازه فارغ التحصیل  خوب بود اما برای اون دو نفر دیگه در حالی که میشه گفت در کار فعلیشون  شاید همچین پولی نگیرن اما  مقرون به صرفه نبود. خلاصه ما که راضی نشدیم این کارو با اون مبلغ انجام بدیم اما از یک کانال دیگه مطلع شدیم یه نفر با چند تومان بالاتر کار رو برداشته....ان شاءالله که موفق باشه ،حتما خیریتی داشته که قسمت ما نشده.

و اما کار سوم  که  هنوز 100% منحل نیست تدریس میکروکنترلر در انیستیتو ایزایران بود که به خاطر تکمیل نبودن مدارک ( میگن کار امروز به فردا نیفکنا این جاست که آدم گیر می کنه) سابقه کارهای قبلیم + مدرک موقت کارشناسیم که  کمی طول می کشه  آماده بشه فعلا روی هواست.

و اما کار چهارم که قسمتمون شد و الان حدود یک هفته است شروع کردم کار در شرکت بتا کامپیوتر  (در اصطلاح بتا لپ تاپ با سایت WWW.BETALAPTOP.COM   که تازه داره راه اندازی میشه و کامل نیست) واقع  در پاساژ ملاصدرا(شیرازی ها خوب واردن) است که بنده  به عنوان عیب یاب  +نصب کننده ی نرم افزار و سخت افزار + بستن سیستم +... اونجا مشغول به کار شدم.(البته کار من بیشتر در قسمت دوم شرکته که در طبقه ی چهارم قرار داره و حتما از اونجا براتون چند تا عکس زیبا می گیرم و می گذارم.) کار نسبتا خوبیه ،  چند سال پیش (زمان تموم کردن فوق دیپلم) توی شگرد الکترونیک  که بودم  در کنار کارهای اصلی  این کارها رو هم  می کردم،خودم هم که چندین ساله با این سیستمها سرو کله می زدم ةاما خداییش توی این چند سال از بس که سیستمهای جدید اومدن اونقدر مطلب برای یادگیری وجود داره که آدمرو به کار در این شرکت پایبند کنه ،خصوصا که کار اصلی شرکت رو به سمت لپ تاپ است و من هم اطلاعات چندانی توی این زمینه ندارم و فکر کنم بتونم چیزهای خوبی یاد بگیرم.میریم سراغ قسمت دوم...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط mr good 86/7/27:: 11:56 عصر     |     () نظر
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها